ادبیات پشت کامیونی

by مجتبی بنائی - چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389 - گروه : خواندنیها - مشاهده : 0
برچسب‌ها: #برای لبخند

لاستيك قلبمو با ميخ نگات پنچر نكن * بوق نزن ژيان ميخورمت * بر در ديوار قلبم نوشتم ورود ممنوع عشق آمد و گفت: بی سوادم * قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر * شتاب مكن، مقصد خاك است * راديات عشق من ازبهر تو، آمد به جوش گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم * تو هم قشنگی * کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت * سر پايينی برنده سر بالايی شرمنده * كاش ميشد سرنوشت را از سر نوشت * تند رفتن که نشد مردی چشم انتظارم كه برگردی * يا اقدس يا هيچكس * زندگی! نگه دار پياده ميشم * ای ماشين با مرام، نشو نامرد با ما * محبت از درخت آموز، که سايه از سر هيزم شکن هم برنميدارد * درياي غم ساحل ندارد * قربون دل غريب پرستت * از عشق تو ليلی ........... رفتم زير تريلی * دنبالم نيا اسير می شی * همه از مرگ مي ترسند من از رفيق نامرد * دختری از امت عیسی، گرفتارش شدم یا محمد همتی کن تا مسلمانش کنم * در بیابانها اگر صدسال سرگردان شوی به که اندر خانه ات محتاج نامردان شوی * عاقبت در رفتن از مدرسه

Comments