تصویر ذهنی
s: روانشناسی برای درک قدرت تصویر ذهنی در ابتدا چهار داستان تکان دهنده را برایتان نقل می کنم: 1- شخصی سرکلاس ریاضی خوابش برد.زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته بود,یادداشت کردو با این «باور»که استاد آن را برای تکلیف منزل داده است,به منزل بردو تمام آن روز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد.هیچ یک را نتوانست حل کند.اما طی هفته,دست از کوشش برنداشت.سرانجام یکی از آنها را حل کرد و به کلاس آورد.استاد به کلی مبهوت شد ؛ زیرا آن دو نمونه, از مسائل غیر قابل حل ریاضی بود. 2- در یک باشگاه بدنسازی ,از ورزشکاری پس از اضافه کردن 5کیلوگرم به رکورد پیشین خود خواستند که رکورد جدیدی ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد. سپس از او خواستند وزنه ای که 5کیلوگرم از رکوردش کمتر بود را امتحان کند.این دفعه او به راحتی وزنه را بلند کرد .این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان آزمایش جالب و هیجان انگیز بود.چرا که آنها اطلاعات اشتباه به وزنه بردار داده بودند.او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع 5کیلوگرم از رکوزدش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان 5کیلوگرم شده بود.او با این این «باور»وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست. 3- برای عده ای که در سیرک ها فیل عظیم الجثه ای را می بینند که با زنجیری به تیرکی بسیار کوچک بسته شده است ,همیشه این سئوال بوده که چرا فیل هیچ گونه حرکتی برای رهایی خود نمی کند.اگر از مسئول سیرک این را بپرسید او به شما خواهد گفت که این فیل را از زمانی که خیلی کوچک بود,برای اولین بار با زنجیر به تیرک بستند.آن زمان قدرت کافی برای کندن آن نداشت.او به زودی فهمید که سعی در کندن تیرک بی فایده است و آن را به عنوان یکی از شرایط زندگی خود پذیرفت.اکنون که قدرت کافی برای آزاد ساختن خود دارد ولی چون این باور را پذیرفته است که نمی تواند از زنجیر رهایی پیدا کند هیچ کوششی در این راه از خود نشان نمی دهد.گاهی فیل ها با بسته بودن پایشان به تیرکی که می توانند آن را به راحتی از زمین بکنند در آتش سوزی می میرند. 4- در قسمت هایی از آمریکای جنوبی ,نوعی زنبور زندگی می کند که طبق فرضیه حرکت در فضا به علت حجم بدن و وزنش نسبت به وسعت بال ها,قادر به پرواز نیست ولی چون این نوع زنبور از این حقایق غیرقابل انکار علمی,آگاه نیست پرواز می کند. دکتر ماکسول مالتز,جراح پلاستیک ,هر روز خود شاهد حضور انبوه کسانی بود که برای از بین بردن اشکالات و عیب های ظاهری خود به او مراجعه می کردند.او می دید که عمل جراحی پلاستیک منجر به تغییرات شگرف و عمیق شخصیتی در مراجعه کنندگان می شود,به نحوی که انها با روحیه و اعتماد به نفس بسیار بالایی زندگی جدید خود را آغاز می کننداما دکتر مالتز در درازمدت متوجه شده بود که عمل جراحی همیشه موجب تغییر روحی و روانی افراد نمی شود.برخی علیرغم اینکه تغییر چشمگیری در زیبایی صورت شان رخ می داد هنوز دچار خجالت و کمرویی بودند و تمایل به تنهایی و انزوا در آنها مشاهده می شد.این مسئله ,دکتر مالتز را به تامل و تحقیق در این زمینه واداشت تا بالاخره بعد از مدت ها تفکر و کنکاش موفق به کشف و ارایه نظریه مهم و معروف «تصویر ذهنی»گردید. ب راساس این نظریه در ذهنیت هر فرد تصویر و باوری از خود ,شکل گرفته است.تصویر ذهنی هر فرد است که به او می گوید چه کسی هست و قادر به انجام چه کارهایی است,سزاوار داشتن چه نوع زندگی است و امور و اتفاقات را تا چه اندازه می تواند کنترل کند . دکتر ماتز,پی برد هرچند بعضی افراد دارای ظاهری مناسب و مطلوبند اما به خاطر مغشوش بودن سیمای درونی و ذهنی شان ,احساس خوبی نسبت به خود ندارند و با دست کم گرفتن خود,زندگی شان را محدود می کنند.آنچه باید انجام گیرد ,عمل جراحی بر روی تصویر ذهنی افراد است.او پس از آن تا پایان عمرش وقت خود را صرف کمک به مردم برای از بین بردن چین و چروک های صورت روانی آنها کرد. مطالعه کتاب روان شناسی تصویر ذهنی اثر ماکسول ماتز را به شما پیشنهاد می کنم.