داستان سخاوت
s: خواندنیها | نکات پسر بچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست . پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد . پسر بچه پرسید « یک بستنی میو ه ای چند است؟ » پیشخدمت پاسخ داد ۵۰ سنت. پسر بچه دستش را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد . بعد پرسید : « یک بستنی ساده چند است؟ » در همین حال ، تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند و پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد :« ۳۵ سنت » پسر دوباره سکه هایش را شمرد و گفت : « لطفأ یک بستنی ساده » پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت . پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به صندوق پرداخت و رفت . وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید شوکه شد . آنجا در کنار ظرف خالی بستنی، ۲ سکه ۵ سنتی و ۵ سکه ۱ سنتی گذاشته شده بود . برای انعام پیشخدمت !!! .