ایمان واقعی
by
مجتبی بنائی - پنجشنبه 27 خرداد 1389
- گروه : خواندنیها - مشاهده : 0
s: خدا | خواندنیها | نکات روزی بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالا های گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد امده است . فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ ! خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و یا اشک ریخت ؟ نه ..... او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : " خدایا ! می خواهی که اکنون چه کنم؟ مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود ، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود : مغازه ام سوخت ! اما ایمانم نسوخته است ! فردا شروع به کار خواهم کرد !