هدف از آفرینش زن

by مجتبی بنائی - شنبه 01 تیر 1392 - گروه : خواندنیها - مشاهده : 5
برچسب‌ها: #نکته‌ها #خدا #خواندنیها #زن

s: خدا | خواندنیها | زن هنگامی که خدا زن را آفرید به من گفت: این زن است. وقتی با او روبرو شدی، مراقب باش که ... اما هنوز خدا جمله اش را تمام نکرده بود که شیخ سخن او را قطع كرد و چنین گفت : بله وقتی با زن روبرو شدی مراقب باش که به او نگاه نكنی. سرت را به زیر افكن تا افسون افسانة گیسوانش نگردی و مفتون فتنة چشمانش نشوی كه از آنها شیاطین میبارند . گوشهایت را ببند تا طنین صدای سحر انگیزش را نشنوی كه مسحور شیطان میشوی. از او حذر كن كه یار و همدم ابلیس است. مبادا فریب او را بخوری كه خدا در آتش قهرت میسوزاند و به چاه ویل سرنگونت میکند مراقب باش .... و من بی آنكه بپرسم پس چرا خداوند زن را آفرید، گفتم: به چشم . شیخ اندیشه ام را خواند و نهیبم زد كه: خلقت زن به قصد امتحان توبوده است و این از لطف خداست در حق تو. پس شكر كن و هیچ مگو .... گفتم: به چشم . در چشم بر هم زدنی هزاران سال گذشت و من هرگز زن را ندیدم، به چشمانش ننگریستم، و آوایش را نشنیدم. چقدر دوست میداشتم بر موجی كه مرا به سوی او میخواند بنشینم، اما از خوف آتش قهر و چاه ویل باز میگریختم . هزاران سال گذشت و من خسته و فرسوده از احساس ناشی از نیاز به چیزی یا كسی كه نمیشناختم اما حضورش را و نیاز به وجودش را حس می كردم . دیگر تحمل نداشتم . پاهایم سست شد بر زمین زانو زدم، و گریستم. نمیدانستم چرا؟ قطره اشكی از چشمانم جاری شد و در پیش پایم به زمین نشست ... به خدا نگاهی كردم مثل همیشه لبخندی با شكوه بر لب داشت و مثل همیشه بی آنكه حرفی بزنم و دردم را بگویم،  میدانست . با لبخند گفت: این زن است . وقتی با او روبرو شدی مراقب باش كه او داروی درد توست. بدون او تو غیرکاملی . مبادا قدرش را ندانی و حرمتش را بشكنی كه او بسیار شكننده است . من او را آیت پروردگاریم برای تو قرار دادم. نمیبینی كه در بطن وجودش موجودی را میپرورد؟ من آیات جمالم را در وجود او به نمایش درآورده ام. پس اگر تو تحمل و ظرفیت دیدار زیبایی مطلق را نداری به چشمانش نگاه نكن، گیسوانش را نظر میانداز، و حرمت حریم صوتش را حفظ كن تا خودم تو را مهیای این دیدار كنم ... من اشكریزان و حیران خدا را نگریستم. پرسیدم: پس چرا مرا به آتش قهر و چاه ویل تهدید كردی ؟ ! خدا گفت: من؟ !! فریاد زدم: شیخ آن حرفها را زد و تو سكوت كردی. اگر راضی به گفته هایش نبودی چرا حرفی نزدی؟ !! خدا بازهم صبورانه و با لبخند همیشگی گفت: من سكوت نكردم، اما تو ترجیح دادی صدای شیخ را بشنوی و نه آوای مرا ... و من در گوشه ای دیدم شیخ دارد همچنان حرفهای پیشینش را تكرار میكند ------------------------------------------ منظور از شیخ تمام کسانیست که لطایف زیبای الهی را درک نکرده اند و از دستورات دینی به ظواهر آن بسنده کرده اند......

Comments