سوالات احمقانه
s: خواندنیها | لبخند شركت بریتیش تله كام یا همان BT لیستی از احمقانه ترین سوالاتی را كه كاربران كامپیوتری یا اینترنتی این شركت ارتباطی از مشاوران آنها پرسیده اند منتشر كرد . به نوشته پایگاه اینترنتی روزنامه مترو برخی از این سوالات آنقدر خنده دار است كه حتی خود سوال كنندگان پس از فهمیدن اشتباه خود به احمقانه بودن آن اعتراف كرده اند . لیست احمقانه ترین سوالات IT كه از مشاوران شركت BT انگلستان پرسیده شده به شرح زیر است : 1- كاربر : كامپیوتر می گوید هر كلیدی را (any keys) فشار دهید اما من نمی توانم دكمه any را روی كیبوردم پیدا كنم . 2- كاربر: من نمی توانم كانال های تلویزیون را با مونیتورم عوض كنم . 3- كاربر: من با یك نفر در اینترنت آشنا شدم می توانید شماره تلفن او را برای من پیدا كنید . 4- كاربر : اینترنت من كار نمی كند؟ مشاور: مودم را وصل كرده اید ، همه سیم های كامپیوتر را چك كرده اید؟ كاربر: نه الان فقط مانیتور جلوی من است هنوز كامپیوتر و مودم را از جعبه در نیاورده ام ! 5- كاربر: پسر 14 ساله من برای كامپیوتر رمز گذاشته و حالا من نمی توانم وارد آن شوم . مشاور: رمز آن را فراموش كرده؟ كاربر: نه آن را به من نمی گوید چون با من لج كرده 6- مشاور: لطفا روی My Computer ، كلیك كنید . كاربر: من فقط كامپیوتر خودم را دارم كامپیوتر شما پیش من نیست . 7- مشاور: مشكل شما به خاطر نرم افزار اسپای ویری است كه روی دستگاهتان نصب شده ( اسپای در انگلیسی به معنی جاسوس است ) كاربر: اسپای ! ؟ ببینم یعنی او می تواند از داخل مانیتور وقتی لباس عوض می كنم من را ببیند؟ 8- كاربر: نمی تونم دیسکتم رو دربیارم مشاور: دکمه رو فشار بدین كاربر : فشار دادم ولی در نمی اید مشاور: دكمه به راحتی تو می رود؟ كاربر: بله ؛ اما نه ، ببخشید من هنوز دیسكت را تو درایو نگذاشته ام ، هنوز روی میزمه . 9- كاربر: ماوس پد من سیم ندارد ! مشاور: من فكر كنم متوجه منظور شما نشدم. ماوس پد شما قرار نیست سیمی داشته باشد . كاربر: پس چگونه می تواند ماوس را پیدا كند؟ یعنی وایرلس است؟ در یك مورد دیگر نیز مركز مشاوره مایكروسافت در انگلیس لیستی از سوال های ابلهانه مشتریانش را اینگونه منتشر كرده است . مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟ مشتری : یک کامپیوتر سفید ... * مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟ مشتری : آره ولی اون واقعاً گیر کرده مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم ... مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه .. ببخشید ... * مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن . مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟ * مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟ مشتری : سلام ... من نمی تونم پرینت کنم . مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و ... مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار ! من بیل گیتس نیستم، لعنتی ! * مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم . هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه ... مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم ... مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟ مشتری : نه . * مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟ مشتری : یه خرس Teddy که دوستم از سوپرمارکت برام خریده . * مرکز : و الآن F8 رو بزنین . مشتری : کار نمی کنه . مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟ مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته ... مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه . مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟ مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم . مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید . مشتری : باشه . مرکز : کیبورد با شما اومد؟ مشتری : بله مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست . کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟ مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست . اوه ... اون یکی کار می کنه ! * مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple ، و حرف بزرگ V مثل Victor ، و عدد 7 هست . مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟ * یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه ... مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟ مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد . مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟ مشتری : پنج تا ستاره . * مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟ مشتری : Netscape مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست . مشتری : اوه، ببخشید ... Internet Explorer * مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم . یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه ! * مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟ مشتری : عصرتون بخیر ! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم . میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟ مرکز : آآه .. ؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟ مشتری : من داشتم توی Word کار می کردم و دکمه Help رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل . میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟ * مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟ مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم . مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟ مشتری : خوب، من حرف a رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟