دل اگر می شکند
s: خواندنیها | شعر دل اگر می شکند، اشک اگر می ریزد، آه اگر می سوزد، غم اگر پیش آید، ره اگر طولانیست، گرکه امید دراحوال تو نیست، عشق گر شاهد اعمال تو نیست، گرکسی نیست که مشتاق نگاهت باشد، آسمان گرشکند حرمت تو، دستها گربردت برلب آب وبرت گرداند با لب تشنه و خشک، گرکه روزی غرور نگهت زیرپاخرد شود ، گربیفتد به زمین چینی نازک تنهایی تو، واگر باز دلت هوس باران کرد، واگر اشک به رخسار تو ریخت ، واگر عشق زچنگ تو گریخت غم به خود راه مده که خدایی داری بی نیاز از همه کس و به او محتاج تر همه چیز و همه کس اوست که در بحر شتابنده غم کشتیت را بنشاند برساحل نور اوست در ساعت بی خودشدنت در هیاهوی گنه گم شدنت دست تو می گیرد دل پر رنج تو را می فهمد درد تنهایی تو میداند و رها می کندت از قفس تنگ هواخواهی ها زان که او مهربانیست که تورا از عدم حاصل کرد دل به امید خداوند ببند که خداییست بزرگ اوست در عطرگل یاس بهار اوست در صافی آب اوست در خاموشی و سردی آب اوست در پرتو زیبای قمر اوست درساغر مهتاب و سحر اوست در متن اذان پس خدا را بشناس غم به خود راه مده گو الهی به توشکر ---- متاسفانه نام شاعر را پیدا نکردم